داستان های پلیسی
نویسنده:
جمال میرصادقی
امتیاز دهید
از مقدمه کتاب:
اهل کتاب، آنهایی که کتاب خواندن را دوست دارند، در دورانی از زندگیشان با داستان های پلیسی (در غرب از آنها به طور گروهی با عنوان "داستانهای جنایی" یاد می کنند) آشنایی داشته اند. در دوران زندگیم، من اول به قصه های کوتاه و بلند سنتی علاقمند بودم، قصه هایی مانند "اسکندرنامه"، "حسین کرد شبستری"، "امیرارسلان". بعد به داستانهای پلیسی رو آوردم که از نظری ویژگی مشترکی با قصه ها داشت و در هر دو عمل داستانی برجسته می شد، یعنی داستان بر محور ماجرا می گذشت و قصه ها خصوصیات روانشناختی داستان های کوتاه و رمان های امروزی نداشت، در داستانهای پلیسی نخستین نیز آنچه حرف اول را میزد، تاکید بر ماجراهای داستان بود، به ویژگی روحی و عاطفی فردی کمتر توجه می شد و آهنگ روایت سریع بود؛ این ویژگی هنوز هم کمابیش در داستانهای پلیسی دیده می شود و حوادث بر کیفیت روانشناختی می چربد و هدف این نوع داستانها صرفا ایجاد سرگرم کنندگی است، عامل سرگرم کنندگی که یکی از مولف های بنیادی انواع داستان هاست، در داستان های واقعیت گریز برجسته می شود...
بیشتر
اهل کتاب، آنهایی که کتاب خواندن را دوست دارند، در دورانی از زندگیشان با داستان های پلیسی (در غرب از آنها به طور گروهی با عنوان "داستانهای جنایی" یاد می کنند) آشنایی داشته اند. در دوران زندگیم، من اول به قصه های کوتاه و بلند سنتی علاقمند بودم، قصه هایی مانند "اسکندرنامه"، "حسین کرد شبستری"، "امیرارسلان". بعد به داستانهای پلیسی رو آوردم که از نظری ویژگی مشترکی با قصه ها داشت و در هر دو عمل داستانی برجسته می شد، یعنی داستان بر محور ماجرا می گذشت و قصه ها خصوصیات روانشناختی داستان های کوتاه و رمان های امروزی نداشت، در داستانهای پلیسی نخستین نیز آنچه حرف اول را میزد، تاکید بر ماجراهای داستان بود، به ویژگی روحی و عاطفی فردی کمتر توجه می شد و آهنگ روایت سریع بود؛ این ویژگی هنوز هم کمابیش در داستانهای پلیسی دیده می شود و حوادث بر کیفیت روانشناختی می چربد و هدف این نوع داستانها صرفا ایجاد سرگرم کنندگی است، عامل سرگرم کنندگی که یکی از مولف های بنیادی انواع داستان هاست، در داستان های واقعیت گریز برجسته می شود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داستان های پلیسی